|
یک شنبه 15 اسفند 1398برچسب:, :: 10:45 :: نويسنده : یک عاشق
مولای من!مهدی جان! دیدگانمان از فراق تو بی فروغ گشته اند. ای کاش پیش از مردن یک بار تورابه یک نگاه ببینیم...
دو شنبه 2 مرداد 1391برچسب:, :: 11:4 :: نويسنده : یک عاشق
رمضان اسمى از اسماء الهى مىباشد و نبایستبه تنهائى ذکر کرد مثلا بگوئیم، رمضان آمد یا رفت، بلکه باید گفت ماه رمضان آمد، یعنى ماه را باید به اسم اضافه نمود، در این رابطه به سخنان حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) گوش فرا مىدهیم. رمضان از اسماء الله است امام علیه السلام فرمود: نگوئید این است رمضان، و نگوئید رمضان رفت و یا آمد، زیرا رمضان نامى از اسماء الله است که نمىرود و نمىآید که شىء زائل و نابود شدنى مىرود و مىآید، بلکه بگوئید ماه رمضان، پس ماه را اضافه کنید در تلفظ به اسم، که اسم اسم الله مىباشد، و ماه رمضان ماهى است، که قرآن در او نازل شده است، و خداوند آن را مثل و عید قرار داده است همچنانکه پروردگار بزرگ عیسى بن مریم (سلام الله علیهما) را براى بنى اسرائیل مثل قرار داده است، و از حضرت على بن ابى طالب (علیه السلام) روایتشده که حضرت فرمود: «لا تقولوا رمضان و لکن قولوا شهر رمضان فانکم لا تدرون ما رمضان» (۲) شما به راستى نمىدانید که رمضان چیست (و چه فضائلى در او نهفته است). و عطش دیگر حاصل از نفس سرکشى که پیوسته مىگدازد، و سوزشش براستى جبران ناپذیر است. آب کم جو تشنگى آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست تا سقا هم ربهم آید جواب تشنه باش الله اعلم بالصواب زین طلب بنده به کوى حق رسید درد مریم را به خرما بن کشید اما از سوى دیگر، عطش ناشى از آفتاب سوزان سیرى پذیر است، و قانع کننده.
سه شنبه 5 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 9:58 :: نويسنده : یک عاشق
امشب به نخل آرزويم برگ پيداست بر چهره زردم نشان مرگ پيداست امشب مرا در بستر خود واگذاريد بيمار بيت وحى را، تنها گذاريد دوران هجرم رو به اتمامست امشب خورشيد عمرم بر لب بامست امشب چون روز آخر بود، كارِ خانه كردم گيسوى فرزندان خود را شانه كردم
ديدى چه حالى در نمازم بود اَسما؟! اين آخرين راز و نيازم بود، اَسما! آخر نگاه خويش را، سويم بيفكن مى خوابم اينك، پرده بر رويم بيفكن ديدى اگر خامش به بستر خفته ام من راحت شدم، پيش پيمبر رفته ام من!
شب ها برايم بزم اشك و غم بگيريد در خانه آتش زده، ماتم بگيريد! از من بگو با زينب آزاده من برچيده نگذارد شود سجّاده من من رفتم امّا، يادگارم ـ زينب ـ اين جاست روح مناجات و دعايم، هر شب اين جاست
دو شنبه 21 فروردين 1391برچسب:, :: 1:57 :: نويسنده : یک عاشق
در يكى از روزها ، صبحگاهان امام على (ع) فرمود : فاطمه جان آيا غذايى دارى تا
چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:, :: 20:58 :: نويسنده : یک عاشق
حضرت زهرا(ص)می فرمایند: هرکس عبادت و کارهای خود را خالصانه برای خدا انجام دهد خداوند بهترین مصلحت هاو برکات را برای او تقدیر می نماید. شهادت بزرگ بانوی اسلام حضرت صدیقه کبری(س) بر دوستداران آن حضرت تسلیت باد.
چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:, :: 20:41 :: نويسنده : یک عاشق
آیت الله اراکی فرمود:
شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت
پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت : خیر سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت : نه با تعجب پرسیدم : پس راز این مقام چیست؟ جواب داد : هدیه مولایم حسین است ! گفتم چطور؟ با اشک گفت : آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم می رفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم ، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد ... آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت : به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم .
جمعه 4 فروردين 1391برچسب:, :: 12:23 :: نويسنده : یک عاشق
صفایی ندارد ارسطو شدن
خوشا پرکشیدن پرستوشدن
نامش جاودان ویادش گرامی
پنج شنبه 3 فروردين 1391برچسب:, :: 16:15 :: نويسنده : یک عاشق
دوستی فصل قشنگیست پر از لاله سرخ دوستی تلفیق شعور من و توست دوستی رنگ قشنگیست به رنگ خدا دوستی حس عجیبیست میان من و تو این دشت پرگل تقدیم به همکلاسی های مهربون که خاطرشون خیلی واسم عزیزه
پنج شنبه 3 فروردين 1391برچسب:, :: 16:6 :: نويسنده : یک عاشق
روزی مرد جوانی نزد شری راما کریشنا رفت و گفت: میخواهم خدا را همین الآن ببینم. کریشنا گفت: قبل از آنکه خدا را ببینی باید به رودخانه گنگ بروی و خود را شستشو بدهی. او آن مرد را به کنار رودخانه گنگ برد و گفت: بسیار خوب حالا برو توی آب.
هنگامی که جوان در آب فرو رفت، کریشنا او را به زیر آب نگه داشت. چیه فکر کردید داره این مرد رو میکشه تا زودتر بره پیش خدا؟ نه صبر کنید!!!
عکسالعمل فوری مرد این بود که برای بدست آوردن هوا مبارزه کند. وقتی کریشنا متوجه شد که آن شخص دیگر بیشتر از این نمیتواند در زیر آب بماند به او اجازه داد از آب خارج شود. در حالی که آن مرد جوان در کنار رودخانه بریده بریده نفس میکشید، کریشنا از او پرسید: وقتی در زیر آب بودی به چه فکر میکردی؟ آیا به پول، زن، بچه یا اسم و مقام و حرفه؟ مرد پاسخ داد: نه به تنها چیزی که فکر میکردم هوا بود. کریشنا گفت: درست است. حالا هر وقت قادر بودی به خدا هم به همان طریق فکر کنی فوری او را خواهی دید.
سه شنبه 1 فروردين 1391برچسب:, :: 8:55 :: نويسنده : یک عاشق
الهي باخاطري خسته ازاغياربه فضل تواميدوار، دست ازغيرتوشسته ودرانتظاررحمتت نشسته ام، بدهي كريمي،ندهي حكيمي, بخواني شاكرم، براني صابرم، الهي احوالم چنانست كه ميداني و اعمالم چنين است كه مي بيني، نه پاي گريزدارم ونه زبان ستيز، ياارحم الراحمين بهترينها را در اين روزهاي پاياني سال براي دوستانم مقدرفرما نوروز بر همگان مبارک (التماس دعا) |